مادر نیمه گمشده
(( خدا نمیتوانست در همه جا باشد ،از این رو مادران را آفرید ))
من مادر را یک ((عشق بی بهانه )) یک (( شوق شعفناک شیرین ))نام نهاده ام .
مادر فردی نیست که به او تکیه کنیم بلکه کسی است که ما را از تکیه کردن به دیگران بی نیاز میسازد !
پدر یا مادر ، به نوعی تجسم عینی پایانی هستند بر تمام بی کسی های ما و لبخند شوق ناکی هستند بر ضجه های بی وقفه مان که متاثر از رنج های روزگار است .
مادر ! پاره و قسمتی از وجود ماست که سمبل و نمونه یک نیمه ی گمشده عزیز و حقیقی است !
پس این گوهر را قدر بدانیم چرا که در نبودش دیگر ما نیز الماس نیستیم
سلام
خوبی؟
میخوای بازدیدت زیاد بشه؟
پس بیا تو سایت من ببین چیه...!
نه اصلا میخوام ببندمش